هی دارم گوش میدم..
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 5
قضیه چیه؟!
!
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 12
ديروز ، امروز و فرداي من...
حسن تپل
رفت طرفای شهر دوران کارشناسیم..
واس خدمت...
میترسید!
بهش زنگ زدم....
باهاش حرف زدم...
یکم اروم شد ;)
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 1:13 AM توسط محمد |
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 6
ديروز ، امروز و فرداي من...
مادر..
یکم گریه کردم!
یکم اشک تو چشام بود...
عکس گرفتم...
گذاشتم پروفم...
فقط مادرم فهمید گریه کردم...! و فوری زنگ زد!
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 1:15 AM توسط محمد |
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 13
ديروز ، امروز و فرداي من...
تف!
مرگ پدرمو!
ینی قراره خاکشون کنم؟!!
ینی تف تو این دنیا!
دنیا همه هیچ...
مال دنیا همه هیچ...
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 1:16 AM توسط محمد |
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 29
در صورتی ک صحت نداره!
همش از دلتنگیه!
منم دلم براش تنگ شده!
ما دوتا فقط همو داریم!
فقط!
همه دغدغه هامون یجوره!
همه مشکلاتمون!
همه محدودیت ها و کمبود هامون!
از وقتی ب دنیا اومدیم..باهم بودیم...
محمد رضای دیوونه ی من..
3>
اگر......برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 32
ديروز ، امروز و فرداي من...
حسن تنها...
دلشوره داشت!
اینجاست ک میگن سربازی آدم رو مرد میکنه!
کاش باهاش میرفتم...
خانوادش و خانوادم مخالف بودن!
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 2:54 AM توسط محمد |
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 12
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 13
ديروز ، امروز و فرداي من...
دلتنگی...
حتما شبیه ما دوتابود
چشم هایش به من میرفت
لب هایش به تو.....
...به انار!
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 7:4 PM توسط محمد |
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 8
برچسب : نویسنده : cityofthesun بازدید : 13